«گناه» عملی است که با اراده و رضایت الهی در تضاد بوده و با ایجاد نوعی “ تاریکی معنوی در نفس انسان، آدمى را از خدای متعال که نور آسمانها و زمین است، دور مىسازد و به عبارت دیگر، موجب بازماندن وى از کمال و قرب به خدای مىگردد. تعیین اینکه چه چیزی گناه است و چه چیزی ثواب از طریق کتاب و سنت مقدور است، زیرا در بسیاری از موارد، گناه بودن عملی قابل تشخیص عقلانی نیست و خدای متعال است که این موارد را به اقتضای علم و حکمت مطلق خود، از طریق وحی و دین، برای بشر بیان نموده است.
اقسام گناه عالمان اسلامی گناهان را بر دو گونه تقسیم نموده اند: گناهان کبیره (بزرگ) و گناهان صغیره (کوچک). این تقسیم بندى از قرآن و روایات سرچشمه گرفته است ؛ در قرآن چنین مى خوانیم : «ان تجتنبوا کبائر ماتنهون عنه نکفر عنکم سیئاتکم و ندخلکم مدخلا کریماً؛ اگر از گناهان کبیره اى که از آن نهى شده اید، اجتناب کنید، گناهان کوچک شما را مى پوشانیم وشما را در جایگاه خوبى وارد مى سازیم». بعضی از گناهان شدید و عظیم و برخی دیگر لمم می باشد.
گناهانی که مستقیما در قرآن کریم نسبت به آنها وعده عذاب داده شده گناه کبیره هستند مانند غیبت , زنا, کم فروشی , شراب خواری , نگاه به نامحرم , سوء ظن به خداوند و...
به مطالب ذیل توجه کنید :
1- در قران کریم برخی گناهان به عنوان کبیره معرفی شده اند .در آیه 31 نساء آمده است :
در این باره إِنْ تَجْتَنِبُوا کَبائِرَ ما تُنْهَوْنَ عَنْهُ نُکَفِّرْ عَنْکُمْ سَیِّئاتِکُمْ وَ نُدْخِلْکُمْ مُدْخَلاً کَرِیماً
اگر از گناهان کبیرهاى که از آن نهى شدهاید اجتناب کنید گناهان کوچک شما را مىپوشانیم و در جایگاه خوبى شما را وارد مىسازیم .
این آیه با صراحت مىگوید: اگر گناهان کبیرهاى که از آن نهى شده ترک گوئید سیئات شما را مىپوشانیم و مىبخشیم و در جایگاه نیکویى شما را وارد مىکنیم.
از این تعبیر استفاده مىشود که گناهان بر دو دستهاند، دستهاى که قرآن نام آنها را کبیره و دستهاى که نام آنها را سیئة گذاشته است، و در آیه 32 سوره نجم به جاى سیئة تعبیر به لمم نموده است، و در آیه 49 سوره کهف در برابر کبیره، صغیره را ذکر فرموده است آنجا که مىگوید: لا یُغادِرُ صَغِیرَةً وَ لا کَبِیرَةً إِلَّا أَحْصاها (این نامه عمل هیچ گناه کوچک و بزرگى را فرو- گذار نکرده مگر اینکه به شماره در آورده است).
2- از تعبیرات فوق بروشنى ثابت مىشود که گناهان بر دو دسته مشخص تقسیم مىشوند که گاهى از آن دو به کبیره و صغیره و گاهى کبیره و سیئه و گاهى کبیره و لمم تعبیر مىشود.
3- اکنون باید دید که ضابطه و میزان در تعیین صغیره و کبیره چیست؟
بعضى مىگویند: این دو از امور نسبى هستند، یعنى به هنگام مقایسه- کردن دو گناه به یکدیگر آن یک که اهمیتش بیشتر است کبیره و آنکه کمتر است صغیره مىباشد، و بنا بر این هر گناهى نسبت به گناه بزرگتر، صغیره، و نسبت به- گناه کوچکتر، کبیره است .
مرحوم طبرسى در مجمع البیان این عقیده را به دانشمندان شیعى نسبت داده در حالى که چنین نیست و بسیارى از دانشمندان ما عقیده دیگرى دارند که شرح خواهیم داد.
ولى روشن است که این معنى به هیچ وجه با آیه فوق نمىسازد زیرا آیه فوق این دو دسته را از یکدیگر جدا کرده و در برابر هم قرار داده است و پرهیز از یکى را موجب بخشودگى دیگرى مىشمارد (دقت کنید).
ولى اگر به معنى لغوى کبیره بازگردیم، کبیره هر گناهى است که از نظر اسلام بزرگ و پر اهمیت است، و نشانه اهمیت آن مىتواند این باشد که در قرآن مجید، تنها به نهى از آن قناعت نشده، بلکه به دنبال آن تهدید به عذاب دوزخ گردیده است، مانند قتل نفس و زنا و رباخوارى و امثال آنها، و لذا در روایات اهل بیت ع مىخوانیم:
الکبائر اللتى اوجب اللَّه عز و جل علیها النار
: گناهان کبیره گناهانى است که خداوند مجازات آتش براى آنها مقرر داشته است مضمون این حدیث از امام باقر ع و امام صادق ع و امام على بن موسى الرضا ع نقل شده است.
و بنا بر این بدست آوردن گناهان کبیره و شناخت آنها با توجه به ضابطه فوق کار آسانى است، و اگر ملاحظه مىکنیم، در پارهاى از روایات تعداد کبائر، هفت و در بعضى بیست و در بعضى هفتاد، ذکر شده منافات با آنچه در بالا گفته شد ندارد، زیرا در حقیقت بعضى از این روایات اشاره به گناهان کبیره درجه اول و بعضى به- گناهان کبیره درجه دو و بعضى به همه گناهان کبیره اشاره مىکند.
گناه صغیره گناهی است که مستقیم در قرآن وعده عذاب نیامده است و عقوبت و عذاب دردناک برای آن در نظر گرفته نشده است مانند رو به قبله قضای حاجت کردن, در نماز جماعت عمدا از امام جماعت جلو افتادن, سجده سهوی را عمدا به موقع انجام ندادن و بسیاری دیگر از خطاهایی که روزمره ممکن است همه درگیر آن بوده و جزء گناهان صغیره محسوب گردد.
در روایات داریم که انسان باید به عظمت خدایی که او را عصیان می کند نگاه کند نه به کوچکی و یا بزرگی گناه و از این دیدگاه هیچ گناهی کوچک نیست. برای آگاهی بیشتر ر.ک : گناهان کبیره , سید عبدالحسین دستغیب .
4- نکته مهمى که در اینجا باید به آن توجه داشت این است که گناهان صغیره، در صورتى صغیره هستند که تکرار نشوند و علاوه بر آن به عنوان بى اعتنایى و یا غرور و طغیان انجام نگیرند زیرا صغائر طبق آنچه از قرآن و روایات اسلامى استفاده مىشود در چند مورد تبدیل به کبیره مىگردد:
1- در صورتى که تکرار گردد، همانطور که از امام صادق ع نقل شده که فرمود:
لا صغیرة مع الاصرار
: هیچ گناهى با تکرار صغیره نیست .
2- در صورتى که گناه را کوچک بشمرد و تحقیر کند، در نهج البلاغه مىخوانیم:
اشد الذنوب ما استهان به صاحبه
: شدیدترین گناهان آن است که مرتکبش آن را کوچک بشمرد .
3- در صورتى که از روى طغیان و تکبر و گردنکشى در برابر فرمان پروردگار انجام شود، این موضوع را از آیات مختلفى اجمالا مىتوان استفاده کرد از جمله آیه 37 نازعات: اما آنها که طغیان کنند و زندگى دنیا را مقدم بشمرند جایگاهشان دوزخ است.
4- در صورتى که از افرادى سر بزند که موقعیت خاصى در اجتماع دارند و لغزشهاى آنها با دیگران برابر محسوب نمىشود، چنان که قرآن در باره همسران پیامبر ص در سوره احزاب آیه 30 مىگوید: اگر شما کار زشتى انجام دهید مجازات آن را دو برابر خواهید دید. و از پیغمبر اکرم ص نقل شده که فرمود:
من سن سنة سیئة فعلیه وزرها و وزر من عمل بها لا ینقص من اوزارهم شیئا
: هر کس سنت بدى بگذارد گناه آن بر او است و همچنین گناه تمام کسانى که به آن عمل کنند، بدون اینکه از گناه آنها چیزى کاسته شود!
5- در صورتى که از انجام گناه خوشحال و مسرور باشد و به آن افتخار کند چنان که از پیغمبر اکرم ص نقل شده که فرمود:
من اذنب ذنبا و هو ضاحک دخل النار و هو باک هر کس گناهى کند در حالى که خندان باشد در آتش وارد مىشود در حالى که گریان است.
6- در صورتى که عدم مجازات سریع خداوند را در برابر گناه خود دلیل بر رضایت خدا بشمرد و خود را مصون از مجازات و یا محبوب در نزد خدا بداند، چنان که قرآن در آیه 8 سوره مجادلة از زبان بعضى از گنهکاران مغرور نقل مىکند که آنها در پیش خود مىگویند چرا خداوند ما را مجازات نمىکند و سپس قرآن اضافه مىکند که آتش دوزخ براى آنها کافى است .
تفسیر نمونه، ج3، ص: 359